نقد و بررسی فیلم The Irishman به همراه مقایسه این فیلم با آثار کلاسیک قبلی آقای Martin Scorsese. با گیمر همراه باشید.
نگاهی نزدیک به فیلم The Irishman
امتیاز: ۸.۷
امتیاز مردمی : ۹۶%
ستارگان: Robert De Niro ،Al Pacino و Joe Pesci
کارگردان: Martin Scorsese
تهیه کننده: Martin Scorsese
نویسنده: براساس رمان I Heard You Paint Houses نوشته آقای Steven Zaillian
بودجه ساخت: ۱۵۹ میلیون دلار
فروش تا این لحظه: ۲.۶ میلیارد دلار
خلاصه داستان
Frank Sheeran (با بازی آقای رابرت دنیرو) در آخرین روزهای عمر خود در یک خانه نگهداری از سالمندان تصمیم به اعتراف در مورد کارهایی که به عنوان یک قاتل مزدور در جوانی برای مافیای آمریکا کرده است می گیرد.
Frank Sheeran و Russell Bufalino (با بازی آقای جو پشی) در دهه پنجاه میلادی با انجام چند قتل قرار دادی تبدیل به یکی از مخوفترین مزدوران شده و در ادامه این محبوبیت، به گروه مافیایی Jimmy Hoffa (با بازی آقای آلپاچینو) که از آنها به عنوان پرقدرتترین باند خلاف کاری تاریخ آمریکا یاد می شود، می پیوندند.
از سال ۱۹۵۰ الی ۱۹۷۵ همکاری این سه نفر منجر به دها قتل و سرقت می شود تا این که در سال ۱۹۷۵، Jimmy Hoffa در مرز نابودی و آشکار شدن کاریهایی که تا کنون کرده است قرار می گیرد. حال Frank Sheeran و Russell Bufalino تصمیمی برای نجات خود از این مخمصه با قربانی کردن Jimmy Hoffa می گیرند ولی…
در کل باید گفت این فیلم داستانی اقتباسی از جریان واقعی مافیا در دهه ۵۰ الی ۸۰ میلادی با تمرکزی دقیق به داستان ناپدید شدن Jimmy Hoffa چند روز قبل از محاکمه دادگاهی اش را روایت می کند. فیلم نامه اصلی فیلم نیز روایتی اقتباسی با تغییرات اساسی در چهار چوب اصلی کتاب I Heard You Paint Houses نوشته آقای Steven Zaillian است که به شیوه ای جذاب به پرده نقره ای آورده شده است.
نقد فیلم
اگر شما هم از اجداد فیلمهای محبوب و معروف امروزی که می توان آنها را اولین تلاشهای بشر برای خلق برخی از ژانرها و سبکها تلقی کرد، لذت می برید باید گفت امسال بهترین فرصت برای غوطه ور شدنتان در این گونه فیلمهای نوستالژی ولی نو ساخت است.
آن از فیلم ناب و موفق جوکر (Joker) که با تلفیق تمام المانت های فیلمهای کلاسیکی همچون مردی که می خندد (The Man Who Laughs) و صد البته فیلم راننده تاکسی (Taxi Driver) توانست به محصولی مستقل ولی در عین حال در ارتباط کامل با آثار به یاد ماندنی کلاسیک دست یابد و آن از فیلم در چمن زار بلند (In the Tall Grass) که حس ترس کودکی مان از فیلمهای مکعب (Cube) را دوباره زنده کرد.
ولی خوب وارثین آثار کلاسیک به این دو فیلم ختم نشده و یک فیلم بی نقص دیگر نیز در سبکی بسیار خاص و خاطره انگیز، امسال بازار باکس آفیس جهانی را با تمام قدرت به لرزه در آورده است.
بیشتر بدانید: بهترین و بدترین فیلم های تابستان ۲۰۱۹
این فیلم با شروع اکرانش در چند سینمای خصوصی از آغاز این ماه (ماه نوامبر) و در ادامه انتشارش در سینماهای داخل امریکا و چند هفته قبل با انتشارش در سینماهای اروپایی و گسترش به بازار سینمایی آسیا در کم تر از یک ماه توانسته است به فروش بالایی ۲.۶ میلیارد دلاری دست یابد. انتظار می رود در پایان اکران در چند ماهه اخیر فروش غیر ممکن ۴ میلیارد دلاری به این فیلم اختصاص یابد.
ولی این فیلم چه چیزی دارد که در این چند وقته توانسته است همه را به خود جلب کند؟
اگر بالای چهل سال سن داشته باشید و از همان ابتدا شیفته فیلمهای آمریکایی بود اید، بی شک دوره ای از صنعت هنری سینما را که در آن آقای آلپاچینو به سینما حکومت می کرد را به یاد دارید. خوب اگر سی سال سن داشته باشید دوره حکومت آقای رابرت دنیرو را نیز به یاد دارد. بی شک از بازنشستگی ستاره بی همتایی همچون جو پشی نیز با خبر هستید.
خوب حال اگر بگویم کارگردان مطرح سینما یعنی آقای مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese) هر سه این ستارگان را در کنار دو جین هنر پیشه و عوامل پشت صحنه مطرح دیگر دور هم جمع کرده است تا فیلمی بر اساس چهار چوبهای کلاسیک فیلمهای جنایی و تبهکاری بسازد چه می گویید.
بی هیچ استثنائی نمی توان ارتباط این فیلم را با فیلم Goodfellas انکار کرد. تیم بازیگری و عوامل سازنده یکسان و صد البته کارگردانی یکسان که داستانی مشابه را در دو فیلم هر بار در شکلی متفاوتتر روایت می کند، ولی خوب زیبایی این اثر نیز در همین نکته است.
آقای اسکورسیزی با ساخت این فیلم نشان داد پس از گذشت چند دهه نیز استعداد خود را حفظ کرده است و می تواند فیلمی بی نقص از هر لحاظ را با گرد آوری دوستان و آشنایان خود از دوران جوانی آن هم در سبکی کلاسیک در سال ۲۰۱۹ بسازد که همه را شیفته و عاشق خود کند.
بیشتر بدانید: موشکافی تریلر فیلم Joker
بله درست است فیلمهای پر زرق و برقی همچون سری فیلمهای انتقام جویان (Avengers) و یا فیلم مرد عنکبوتی: دور از خانه (Spider-Man: Far From Home) با استفاده ی بی رویه خود از جلوههای ویژه توانسته اند در چند ساله اخیر همه توجهات را به خود جلب کنند و یا سری فیلمهای جان ویک (John Wick) علی رقم وجود اشکالاتی عظیم در ساختار خود با استفاده از ریتم تند و اکشن شان نام خود را بر سر زبانها انداخته اند، ولی این فیلم با بی اعتنایی به مد و روتین این عصر از صنعت سینما و دهن کجی به تمام چهار چوبهای عادی امروزی توانسته است به موفقیتی ورای تمام این فیلمهای ذکر شده برسد.
درست است این فیلم نیز رگههایی از ژانر اکشن را در خود جای داده است ولی همانند سری فیلمهای جان ویک آن را به طور یک سره و مداوم به نمایش نمی گذارد. در واقع این فیلم از ترکیب اکشن با امضای شخصی آقای اسکورسیزی یعنی لحظات خشن و تاریک به عنوان یک ترکیب میان برنامه ای برای چسباندن تکههای داستانی خود استفاده می کند.
درست است عمده بودجه فیلم در راستای استفاده از جلوههای ویژه صرف شده است، ولی در این فیلم خبری از سکانسهای چند ده دقیقه که فقط با استفاده از چند هنر پیشه در مقابل یک پرده سبز ساخته شده اند نیست.
در نقد فیلم The King گفته شد که حدود ۴۵ دقیقه از مدت ۲.۳۰ ساعته فیلم بی استفاده و اضافی است ولی در مورد مدت زمان غیر عادی ۳.۳۰ دقیقه ای فیلم The Irishman که حتی یک ساعت از فیلم The King نیز طولانیتر است باید گفت حتی یک دقیقه از فیلم نیز اضافی و بیهوده نیست.
تمام سکانسهای فیلم به لطف اسطوره تدوین فیلمهای هالیوودی یعنی آقای فلمی شوماخر در بهترین مکان، زمان و شکل خود قرار دارند و هیچ ایرادی نمی توان در مورد آنها گرفت.
بیشتر بدانید: نگاهی نزدیک به فیلم In the Tall Grass
به هیچ وجه فکر نکنید فیلم به علت زمان طولانی خود قرار است به کندی پیش رود، در این فیلم داستان به قدری به سرعت به جلو می رود که در مواقعی از تعداد اتفاقات در حال به وقوع پیوسته سر گیجه خواهید گرفت. البته گنگ بودن برخی از اتفاقات تعبیه شده در فیلم در راستای غافل گیری آخر فیلم که به علت اسپویل شدن به آن نخواهیم پرداخت بوده و هیچ ایرادی در فیلم نامه وجود ندارد.
اگر بی توجهی به گذشته برخی از شخصیتهای فرعی را در نظر نگیریم همان گونه که گفته شد می توان فیلم نامه فیلم The Irishman را از هر لحاظ بی نقص تلقی کرد. در مقابل این ایراد، توجهی که به سرگذشت شخصیتهای اصلی در فیلم شده قابل مقایسه با یک سریال چند فصلی است که در طی سالیان متمادی پخش شده. میزان توجه به مسائل جزئی، سرگذشت افراد و میزان گفت و گو های صورت گرفته در این فیلم بی حد و مقدار است.
البته نباید بازی شاهکار سه ستاره اصل این فیلم را در زیبا جلوه دادن این سبک روایت را از یاد برد.
همان گونه که در ابتدا اشاره شد بخش عظیمی از بودجه فیلم صرف استفاده از جلوههای ویژه برای جوان سازی شخصیتها در طول خط زمانی خواص فیلم شده است. تجربه حس دوباره جوانی در شخصیتهایی که نزدیک به نیم قرن از دوره اوجشان در سینما گذشته است را تنها در این فیلم می توانید تجربه کنید.
علاوه بر این سکانسهای انفجار، تیر اندازی و… که با استفاده از جلوههای ویژه طراحی شده اند نیز از هر لحاظی بی نقص و زیبا هستند.
نتیجه گیری
در کل باید گفت آقای اسکورسیزی حتی پس از گذشت چندین دهه از آغاز حکم فرمایی خود بر صنعت سینما باز هم جوهره هنری خود را حفظ کرده است و این بار در سال ۲۰۱۹ با ساخت این فیلم و با بهره جویی از یک مثلث هنری یعنی داستان ناب، استفاده درست از جلوههای ویژه و صد البته تیم بازیگری متخصص باری دیگر یک اثر به یاد ماندنی و شاهکار را به صنعت سینما معرفی کرده است.
بله درست است مدت زمان ۳.۳۰ ساعتی فیلم از حد نساب طولانیترین فیلمهای امروزی فراتر رفته است و گفتگوهای بسیاری در فیلم وجود دارند، ولی خوب اگر حتی کمی با هنر سینما آشنایی داشته باشد می دانید که این فیلم در تعادلی مقدس و فرای فیلمهای بلاک باستری امروزی قرار دارد و سند این گفته فروش ۲.۶ میلیارد دلاری این فیلم در کمتر از یک ماه است.
نظرات