بعد از بلادبورن (Bloodborne)، بازی دارک سولز ۳ (Dark Souls 3) انتشار یافت که هردو از قلم یک استاد و کارگردان نوشته شدهاند. در این مطلب قصد داریم تا بررسی بازی خارقالعاده Dark Souls 3 را با شما در میان بگذاریم. با گیمر همراه باشید.
همانطور که میدانید سری سولز (Souls) تاریخچه خوب و عمیقی دارند. هیدتاکا میازاکی (Hidetaka Miyazaki)، یکی از استادان صنعت بازی به خوبی از پس خلق چنین سری شاهکاری آمده است. او کار خود را در حوزه سری سولز از بازی دیمون سولز (Demon’s Souls) شروع کرد و تا Dark Souls 3 کار خود را ادامه داد. حتی امروزه گهگاهی به گوش میرسد که این کارگردان مشغول ساخت اثری دیگر است! به گفته خودش او آخرین ساختهاش یعنی Dark Souls 3 را با تمام توان و با الگوگیری کمی از بازی Bloodborne ساخته است. این موضوع در هنگام تجربه بازی به وضوح دیده میشد و باید گفت الهامگیری از بازی قبل به موجب هرچه زیبایی Dark Souls 3 شده است. کارگردان عزیز ما تاکنون در استودیو فرامسافتور (FromSoftware) مشغول بوده و بازیهایش را از طریق استودیوهایی مثل Atlus، Bandai Namco و Sony Computer Entertainment به پای انتشار گذاشته است. همچنین خود Bloodborne نیز از ترکیب استودیو FromSoftware و Sony Computer Entertainment به پایان ساخت رسیده است.
از تاریخچه و خالق بازی که بگذریم، واقعا این سری بازی چنان خوب طراحی شده است که نمیتوان ازش گذشت! میرسیم به نوع و سبک بازی به اضافه سختی خاص این سری. به گفته کارگردان بازی، نباید بازیها روز به روز راحت تر شده و ارزش پاداش برای سختی از بین رود. این کارگردان اعتقاد دارد که بازیها در زمان نسلهای قدیمی از جمله آتاری، از دشواری خوبی بهره میبردند چراکه مفهوم تلاش واقعا در آن بازیهای دیده میشد.
بالاخره Dark Souls 3 هم از این قاعده سختی مسثنا نیست و همانند شمارههای پیشین خودش، مرگ را بسنده میداند. عده زیادی از بازیکنان نسخه دوم بازی (Dark Souls 2) را در بین سه شماره از همه برتر میدانند، بعضیها نیز نسخه میانی و انحصاری پلیاستیشن یعنی Bloodborne را عالی اظهار میکنند. این بدین معنی است که مفهوم خاص بودن در هر نسخه از این سری بکار برده شده است. باید بگوییم که چون Bloodborne از زیر دست کمپانی سونی رد شده است کمی آب و همای متفاوتی از سه نسخه Dark Souls دارد. محیط سری Dark Souls از روشنایی و معماری سبک قدیم زمانهای دور بهره میبرد، ولی این درحالیست که Bloodborne از مکانهای تاریک و ترسناک به سبک گاتیک ساخته شده است. سلایق بین بازیکنان متفاوت است؛ گیمرهایی هستند که عاشق محیطهای خوفناک هستند، ولی بعضی از تیرگی عناصر محیط دلتنگ میشوند. بنده ادمین سایت، شخصا به جاهای خوفناک عشق بیشتری دارم.
شروع ادبیات
از داستان بازی که بگوییم، بازی ما را به چند هزار سال پیش برمیگرداند. البته باید گفت که در سری Souls داستان با ادامه روند و تغییر سرنوشت توسط بازیکن همراه است. اینطور نیست که یک فیلم پخش شده و بسیاری از داستان بازی را لو بدهد. این شمایید که باید قفلهای نگفتههای بازی را باز کرده و از افسانه پررنگ و رازآلود این شاهکار پرده بردارید.
نور لایه لایه که با گرد و غبار آمیخته شده است. این فوقالعادس!
گرافیک بازی که یکی از فاکتورهای اصلی بررسی یک بازی محسوب میشود، باید گفت Dark Souls 3 از لحاظ گرافیک بصری بسیار نسبت به نسخه دوم تغییر داشته است. جزئیات هرچه دقیقتر، تکسچرهای (Texture) ظریف و گوناگون همراه با عمق گرافیک فنی بهترین تجربه را در نسخه فعلی سوم به ارمغان میآورد. عناصر طبیعی در بازی نیز همچنان خوب گذاشته شدهاند و با واکنشهای بازیکن بسیار انعطافپذیرند. اما در هر بازی اگر نقطه مثبت زیادی وجود داشته باشید، بودن نقطه منفی کم طبیعی است. همه پارامترهای این بازی واقعا عالی بکار گذاشته شدهاند جز گرافیک فنی که در نسخه پیسی (PC) این بازی اشکالاتی را به همراه خود دارد. بافتهای مکانیک گرافیک هر از گاهی ناپدید شده و با چرخش دوربین به جای خود بر میگردند. حتی همانند Bloodborne، در بعضی از مکانها فریم افت کرده و چرخش محور دوربین کند میشود. یک مورد دیگر اینکه حتی باوجود گزینه Anti-Aliasing در بخش تنظیمات گرافیک بازی، بازهم نویز مشاهده میشود. اما همانطور که ذکر کردیم این ایرادها فقط در نسخه کامپیوتر دیده میشوند. در عصر موتورهای گرافیکی و بازیسازی بسیار پیشرفته، همه دوست دارند تا شاهد هرچه طبیعیتر شدن بازیهای ویدیویی شوند، بر همین اساس از Dark Souls 3 انتظار گرافیکی فراتر را داشتیم که در حد قابل قبول است.
این شمشیر همیشه خونآلود…
گیمپلی بازی از هر لحاظ پیشرفت داشته و مبارزات نسب به قبل سریعتر شدهاند. در هنگام مواجه با دشمن به شما حسی القا میشود که گویا در داخل بازی هستید. سنگینی سلاحها، بالانس حرکتهای شخصیت بازی، تغییر نوع مبارزات باتوجه به آیتمها و سلاحها و… نشان از قدرت توسعه خوب بازی میدهند. محیط بازی نیز برای تهیه مقیاس تن به تن شدن بدرستی ساخته شده و باعث میشود تا شما با برنامهریزی شروع به حمله کنید. با اینکه قبلا Bloodborne گیمپلی عالی را از خود وصف کرده بود، با آمدن Dark Souls 3 فهمیدیم که این بازی نیز به مراتب بهتر از Bloodborne در حول گیمپلی عمل میکند. اگر میخواهید مانند یک شوالیه قدیمی خود را به طور واقعی به نبرد و ستیز بکشید، بدون شک این بازی با میتواند حس مجازی آرزوی شما را برآورده کند. باور کنید وقتی با یک باس (Boss) طرف میشوید انگار که در میدان جنگی حضور دارید و به چالش نمردن دعوت هستید. کشتن هر دشمن در بازی روالی دارد که با چند بار مردن و دقت به حرکات آنها میتوانید آنها راحتتر از پای درآورد، اما این راحتی به چند ده بار مردن منتهی میشود!
عمق زیبایی و دیگر هیچ. (یکی از مکانهایی که میتوانید عضو یک Covenant شوید)
اگر بخواهیم در مورد شخصیتهای قابل انتخاب بازی حرف بزنیم، باید بگوییم که سیستم انتخاب فرقه شخصیت و ساخت صورت و اندامها همانند قبل هستند و صرفا جزئیاتی به آنها افزوده شده است. از هر فرقه که شخصیت خود را انتخاب کنید، حال و هوای خاصی خود را دارد چراکه همه آنها ویژگیهای بدنی، آیتمها، سلاحها و رفتار خاص و متفاتی از خود بجای میگذارند و با این گزینهها از هم جدا میشوند. علاوه بر شخصیتهای اصلی بازی، شما با NPC های (Non-Player Character)، گوناگون و مهربانی آشنا خواهید شد؛ افرادی که در بازی راهنما و حامی شما از بعد یاری رساندن هستند. آنها هریک کمکی به شما میکنند؛ ممکن است از داستان بازی به شما خبر دهند و یا آیتم ارشمندی را تقدیم شما کنند.
همانند نسخههای دیگر سری Souls، کاوننتهای (Covenant) کوچکی در بازی قرار گرفتهاند و شما با پیمان بستن با رهبر یا عضو هر عهدنامه (Covenant) قادر خواهید بود که به آنها کمک کنید. باز هم هر Covenant خاصیتهایی را دارد که به دلیل اسپویل شدن (لو رفتن) روند بازی از آنها چیزی نمینویسیم!
♦ Fire Keeper ♦
نحوه آپگرید یا همان ارتقا پذیری نیروهای بدنی و آیتمهای بازی تغییر چندانی نکردهاند و فقط اشخاصی که این عمل را برای شما انجام میدهند عوض شدهاند. همانطور که طرفداران این سری آشنا هستند، با کشتن دشمنان روح آنها را بعنوان امتیاز بدست آورده و با خرج کردن آنها مورد آپگرید قرار میگیرید. نحوه امتیازگیری (گرفتن Soul) باتوجه به سختی هر دشمن فرق میکند، به این شکل که هرچه دشمن جانسخت باشد با کشتن آن امتیاز بیشتری خواهید گرفت. قابل ذکر است که قاعده گرفتن امتیاز در بازی Bloodborne بلاد اکو (Blood Echo) نام داشت.
همانند نسخه قبل و Bloodborne، این بازی از بخش چندنفره آنلاین (Multiplayer) و بخش PVP یا همان Player VS. Player تشکیل شده و شما میتوانید با قرار گرفتن در کنار دوستانتان و همکاری با آنان Bossها و دشمنان سخت را به آسانی از پای درآورید. با بازی کردن به صورت PVP نیز قادر خواهید بود تا با بازیکنان جهان مبارزه تن به تن داشته باشید. بخش مالتیپلیر برای هرچه گرفتن امتیاز (Soul) بیشتر بسیار مفید است چراکه بیشتر از دشمنان پیشفرض خود بازی به شما امتیاز شامل میشود، البته فقط در بخش PVP این اقدام میسر است.
“راه قربانیان”
بازی Dark Souls 3 از هر جنبهای قابل تحسین است. با این بازی میتوان به راحتی حداقل یک سال لذت برد، بدون هیچ خستگی! با از بین بردن دشمنان خیلی خشن و تغییر سرنوشت و روند ادامه بازی توسط شما، در هر دقیقه از این بازی یک نوآوری ایجاد میشود، حتی اگر سختی را دوست ندارید با کمی تحمل و جلو رفتن در Dark Souls 3 با این نوع بازیها آشنا خواهید شد و همین ممکن است در دل شما همیشگی باقی بماند. عده زیادی از بازیکنان برای اولین بار در هنگام تجربه سختی این بازیهای از ادامه آن منصرف شدهاند، ولی بعضی از آنها عاشق همیشگی شده و بازیهای معمولی دیگر را کنار گذاشتهاند. بازیهایی در تاریخ صنعت گیمینگ وجود داشتهاند که بسیاری را شیفته خود کردهاند، اعتیادی که به صورت تخلیه انرژی بطور مثبت است و هیچگونه ضرری ندارد. به شما پیشنهاد میکنیم که Dark Souls 3 و یا حداقل این نوع بازیها را از دست نداده و بگذارید سختی در دل شما بنشیند تا شجاعت معنی یابد.
من یه نظر دارم خواستم همه بدونن والا من تا الان بازی bloodborn نکردم ولی من میخواستم بگم که کسی که بازی dark soul2 رو ساخته بره اول یاد بگیره easy normal hard بزاره بشرفم حاضرم ۱۰۰ تا فوش بدم این شد بازی انسافا؟شاید نظرم برای شما مهم نیس ولی بدونین خیلی چرته بازیش من بازی bloodborn نکردم ولی اگه سخت بازی مثل dark soul 2 بگین تا نخرم
دوست عزیز همه در انتخاب بازی سلیقه یکسانی ندارند و همین سلیقه ها یکی از فاکتورهای تعیین سبک برای سازندگان محسوب میشه
بازی های سبک سخت در طبقه ای قرار می گیرند که صرفا طرفداران خاص خودشون رو دارن و هرکسی قادر به اتمام آن ها نیست؛ در ابتدا برای همه مشکل و طاقت فرسا هستند، ولی بعد از مدتی که بازیکن از قدرت و پتانسیل مخفی بازی خبردار میشه بازی رو ادامه میده.
لطفا سازندگان بازی رو تخریب نکنید؛ Hidetaka Miyazaki سازنده سری Dark Souls و Bloodborne، یکی از استادان صنعت بازی سازی محسوب میشه و توی کارش هم بسیار موفق هست،
ساخت یک بازی بزرگ تقریبا به اندازه ساخت یک برج نیازمند تلاش هست!
در رابطه با گذاشتن درجه سختی باید بگم که در بازی های سبک نقش آفرینی معمولا از شما سوال پرسیده نمیشه چراکه قسمتی از بازی راحت و قسمتی دیگر سخت می باشد.
بازی Bloodborne هم از نوع سخت بوده و نیازمند تلاش بیشتر است، کافیست به سخن درون بازی گوش فرا دهید تا برای همیشه عاشقش بشید…