نگاهی نزدیک به سریال The Mandalorian

نقد و بررسی سریال The Mandalorian به همراه موشکافی ریز نکات و بررسی خط داستانی سریال با سایر آثار دنیای سینمایی جنگ ستارگان. با گیمر همراه باشید.

 

نگاهی نزدیک به سریال The Mandalorian

امتیاز: ۹.۱

امتیاز مردمی: ۹۵%

ستارگان:  Pedro Pascal

کارگردان:  Dave Filoni و Rick Famuyiwa

نویسنده: Jon Favreau و Dave Filoni

شبکه سازنده: دیزنی

تعداد قسمت: ۱۰ قسمت

 

داستان سریال The Mandalorian

سریال روایت کننده داستان گروه و فرقه مندولین‌ها که مزدورانی سرسخت و قوی در دنیای سینمایی جنگ ستارگان هستند است. داستان سریال با ورود شخصیت اصلی سریال که به نظر شخص من در این چند ساله یکی از پیچیده‌ترین شخصیت‌های طراحی شده  در دنیای سینمایی جنگ ستارگان (StarWars) است به یک بار میان ستاره ای شروع می شود. این شخصیت بسیار کم سخن می گوید، هیچ گاه چهره خود را نشان نمی دهد ولی در عین حال دارای لایه‌های پنهانی بسیاری است که او را با احساسات انسانی پیوند می دهد. به زبان ساده یک شخصیت کر، کور و لال که علی رقم تمام مشکلات داستانی عاطفی برای گفتن دارد.

در ادامه مشخص می شود که این شخصیت یکی از اعضای فرقه مندولین‌ها بوده و به دنبال فراری در این سیاره است.

مندولین  پس از به دست آوردن این فراری و با منجمد کردن اش در کربن جامد (یکی از امضاهای شخصی دنیای سینمایی جنگ ستارگان) شروع به حرکت به سمت سیاره مزدوران که مرکز فعالیت فرقه مندولین‌ها نیز است می کند. پس از تحویل این فراری او برای مأموریتی دیگر که دستان اصلی سریال را تحت شعاع قرار می دهد داوطلب می شود.

گذشته از اتفاقات پشت سر گذشته برای رسیدن به محموله همچون همکاری مندولین با ربات معروف و خوف ناک دنیای سینمایی جنگ ستارگان یعنی مزدور جی دو، مشخص می شود که این محموله چیزی نیست جز یک کودک از نژاد استاد بزرگ جدای ها یعنی یودا. البته امکان دارد این کودک در واقع خردسالی‌های یودا نیز باشد.

حال مندولین در دو راهی برای تحویل دادن و یا نگه داشتن این کودک قرار می گیرد…

 

بررسی خط زمانی سریال The Mandalorian

در مورد خط زمانی سریال چیز زیادی نمی توان گفت. بله درست است در سریال حرف‌هایی از سقوط امپراتوری زده می شود ولی خوب هیچ گاه اشاره ای به کدامین اپراتوری نمی شود.

اگر به دنیای سینمایی جنگ ستارگان علاقه‌مند باشید و تمام آثار مرتبط با این دنیای را دیده باشید می دانید ابتدا امپراتوری جدای ها توسط امپراتوری سیف‌ها نابود می شود و در آخر امپراتوری ریپابلیک است که سیف‌ها را از میدان به در می کند. از همین رو حتی با وجود دیالوگ امپراتوری نابود شده است نیز نمی توان خط زمان دقیقی برای  این سریال در نظر گرفت.

البته وجود سربازان کلون، که در قسمت سوم جنگ ستارگان معرفی شدند در کنار ور لورد های زخمی و فراری از جنگ ممکن است به این امر اشاره کند تمام سریال سال‌ها پس از اتفاقات فیلم‌های اصلی و شکست کامل سیف‌ها در حال رخ دادن است.

---

بیشتر بدانید: موشکافی تریلر فیلم Black Widow

---

ولی باز هم وجود احتمالی کودکی‌های شخصیت یودا نیز بر این امر اشاره دارد که سریال چند هزار سال قبل‌تر از اتفاقات قسمت اول سری فیلم‌های جنگ ستارگان در حال وقوع است.

در هر حال تا مشخص شدن کامل داستان نیم توان نظری قطعی در مورد خط زمانی این سریال در مقایسه با سایر آثار دنیای سینمایی جنگ ستارگان داد. حال باید منتظر بود و دیدی آیا این شفاف سازی‌ها با پایان قسمت اول که پنج قسمت از ده قسمت اولیه آن تا کنون پخش شده اند صورت خواهند گرفت و یا نه.

 

نقد و بررسی سریال The Mandalorian

چند سال است که کمپانی دیزنی (Disney) در حال خرید حق امتیاز تقریباً تمام آثار محبوب سینمایی است و باید گفت علی رقم گذشت زمان کمی از این تصمیم، به جرئت می توان گفت دیزنی در حال حاضر نزدیک به نیمی از آثار محبوب و پر در آمد صنعت سینما را توانسته است وارد زیر شاخه شرکت خود کند.

از سویی نیز شبکه تلویزیونی نتفلیکس (Netflix) نیز با اتخاذ تصمیمی همانند شرکت دیزنی شروع به خرید آثار پر بازده و مطمئن از گوشه و کنار جهان کرده است.

از همین رو در حال حاضر می توان گفت جنگی میان این دو ابر قدرت صنعت سینما در حال آتش افروزی و گسترش است. البته کمپانی دیزنی علارقم قدرت و سروت فراوان خود که حتی شبکه نتفلیکس یک دهم از آن را در چنگال خود ندارد، در حال افت شدیدی از نظر تعداد طرفداران قرار گرفته است.

خوب می گویید چرا و چگونه؟

بی شک اگر از یک خارجی سؤال کنید (به این علت می گویم خارجی چون که ما ایرانی‌ها سریال‌ها و فیلم‌های خود را بدون رعایت حق کپی رایت و به صورت تناژ از سایت‌های دانلود به دست می آوریم) که چگونه سریال‌ها و فیلم‌های روز دنیا را دنبال می کند بی هیچ شکی می گوید از طریق خرید حق امتیاز از شبکه تلویزیونی نتفلیکس.

دقیقاً پایه شرکت دیزینی نیز در همین نقطه است که لق می زند. شبکه تلویزیونی دیزنی یعنی دیزنی پلاس به هیچ وجهی قابل مقایسه با آرشیب شرکت خرده پایی (در مقایسه با دیزنی) مانند نتفلیکس نیست.

از همین رو شبکه دیزنی پلاس چند وقتی است که شروع به ساخت آثاری اورجینال کرده تا طرفداران را مجاب به خرید حق اشتراک شبکه خود کند. چرا که این آثار اورجینال تنها توسط این شبکه قابل دریافت و مشاهده هستند.

---

بیشتر بدانید: نگاهی نزدیک به فیلم The Irishman

---

یکی از این آثار هم که امروز به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت، سریال The Mandalorian از دنیای سینمایی جنگ ستارگان است که علی رقم انتشار چند هفته ای خود سر صدایی عظیم در چت روم‌ها و فضای مجازی به پا کرده است.

در کل می توان گفت سریال پس از پخش قسمت اول خود که در واقع قسمت پایلوت و تست برای ادامه دادن یا ندادن این سریال نیز بود، توانست توجه تقریباً همه طرفداران را به خود جلب کند. همان گونه که قبلاً نیز در نقد و بررسی مجموعه فیلم‌های جنگ ستارگان نیز به آن اشاره کرده بودیم، سه گانه اولیه این دنیای سینمایی بنا به زمان ساخت خود، دارای فقدانی عظیم از نظر محتوای داستانی و جلوه‌های بصری می باشد.

در نتیجه اگر این سه قسمت را جدا از این سری فیلم‌ها در نظر بگیریم، باید به این نتیجه برسیم که این سری فیلم‌ها علی رقم مشکلات ریز و خرده ای که دارند، یکی از بهترین آثار علمی تخیلی در زمینه داستانی خاص خود هستند.

البته باید این نکته را نیز در نظر بگیرید که چند قسمت آخر این دنیای سینمایی نیز بنا به تصرفی که توسط شرکت دیزنی بر روی آن‌ها صورت گرفته است در واقع تبدیل به فیلم‌هایی بی محتوا ولی در عین حال جذاب از نظر بصری شده اند.

ولی خوب در این میان چند قسمتی نیز وجود دارند که حس تاریک و خاکستری فیلم‌های هنری را به مخاطبان در بشقابی از جنس ژانر علمی تخیلی ارائه می دهند. بله درست است، منظورم میان قسمت‌هایی است که با نام عمومی داستان‌هایی از دنیای جنگ ستارگان ارائه می شوند. این میان قسمت‌ها که تا کنون دو قسمت Rogue One A Star Wars Story محصول سال ۲۰۱۶ و Solo A Star Wars Story محصول سال ۲۰۱۹ از آن‌ها منتشر شده است، دارای یک تفاوت اساسی با سایر آثار این دنیای سینمایی هستند. تفاوتی که به سریال The Mandalorian نیز به ارث رسیده است.

تمام این آثار با جلوه‌های بصری متفاوت خود، کمی قضیه را جدی‌تر گرفته و راه قدیمی این دنیای سینمایی را که استفاده از گریم‌ها عجیب در کنار معرفی تکنولوژی‌هایی بدون منبع علمی است را نقض می کند. به زبان ساده‌تر این آثار با در نظر گرفتن نکات علمی واقعی و استفاده از جلوه‌های ویژه پر زرق و برق کامپیوتری به ژانر علمی تخیلی بیش‌تر از سایر آثار این دنیای سینمایی پای بند هستند.

جالب است بدانید سریال The Mandalorian به صورت ۴K فیلم برداری شده است در نتیجه می توانید کیفیت بصری بسیار بالایی و را در این سریال شاهد باشید.

البته این تفاوت تنها در محتوای بصری نبوده و محتوای داستانی را نیز تحت شعاع قرار داده است. در هر سه این آثار خبری از پرواز قهرمانان از میان آتش و گلوله‌های لیزری بی پایان دشمنان که همه خطا می روند نیست. این آثار داستان منطقی‌تر و واقع‌گرایانه‌تری را سر لوحه کار خود قرار داده اند.

البته سریال The Mandalorian را نباید دقیقاً هم رده این دو قسمت قرار داد، چرا که رگه‌هایی از ژانری تازه وارد تری نیز در آن قابل مشاهده است.

چند وقتی است که مطالبی در مورد ژانر بازی‌های رایانه ای در سایت گیمر منتشر می شود تا شما سینما دوستان عزیز با این ژانر تازه متولد آشنا شوید. این ژانر نو ظهور تمرکزی شدید بر روی بازی‌های ویدیویی که در چند ساله اخیر تبدیل به فیلم‌هایی قابل بازی شده اند دارد. در واقع این ژانر با تلفیق صنعت سینما و صنعت بازی‌ها ویدیویی در صدد ساخت فیلم‌هایی با محتوا و سبک سیاق بازی‌های رایانه است.

---

بیشتر بدانید: نگاهی نزدیک به فیلم In the Tall Grass

---

از همین رو سریال The Mandalorian را نیز می توان در زیر رده این ژانر قرار داد. قسمت اول و دوم به شکل زیبایی از قوانین بازی‌های رایانه ای پیروی می کنند. شروع معرفی شخصیت اصلی، انجام مأموریتی برای پیش رفت داستان بازی، مأموریت در داخل یک مأموریت دیگر، پیروزی و در آخر پاداشی برای آپدیت زره و اسلحه. تمام موارد ذکر شده روتین یک بازی ویدیویی بوده و به زیبایی در دو قسمت ابتدایی پیاده سازی شده اند.

البته به نظر می رسد این سریال تلفیقی از چندید سبک و ژانر باشد، چرا که قسمت سوم و چهارم به شکلی متفاوت‌تر از دو قسمت ابتدایی به سبک و سیاق فیلم‌های استار ترک (Star Trek) دهه نود ادامه می آیند. ورود به یک سیاره فقیر و در جنگ با اشرار محلی، آشنایی با مردم مستضعف سیاره، آموزش مردم عادی برای مقابله با غارت گران و در انتها پیروزی نا باورانه علیه دشمنان. روتین و فرمول اکثر قسمت‌های سریال و فیلم‌های استار ترک.

البته نیاز به ذکر است قسمت پنجم نیز دست خوش تغییری عظیم در ژانر می شود. این بار نوبت به ژانر فیلم‌های تعقیب و گریز می رسد.

بله درست است، قبول دارم مخلوط تمام این ژانرها با هم ممکن است کمی غیر عادی و در نگاه اولیه زننده باشد، ولی به هیچ وجه فکر نکنید سریال چیزی از نظر اصالت کم دارد. سبک فیلم برداری و جلوه‌های ویژه خاصی در کل فیلم حکم فرماست که علی رقم تناقضات شدید در ژانر و سبک، هر قسمت را به قسمت بعدی متصل می کند.

---

بیشتر بدانید:  موشکافی تریلر فیلم Joker

---

به جرئت باید گفت هر پنج قسمت ابتدایی این سریال علی رقم تفاوت‌های بسیاری که با هم دارند، در صورت یک جا دیده شدن حس یک فیلم متحد و یک پارچه را بدون هیچ کم و کسری در مخاطب ایجاد می کنند.

تنهاترین ایرادی که بر سریال وارد است، زمان کوتاه هر قسمت و صبر یک هفته ای میان هر قسمت است. بر خلاف شبکه نتفلیکس که در این چند ساله انتشار تمام قسمت‌های یک فصل به صورت یک جا را باب کرده است، شبکه دیزنی پلاس هر هفته یک قسمت از این سریال را منتشر خواهد کرد.

این عمر به تنهایی هیچ ایراد بزرگی را ایجاد نمی کند، ولی خوب مشکل زمانی به چشم می آید که هر قسمت تنها مدت زمانی میان بیست الی سی دقیقه را شامل می شود. حال در مورد قسمت اول و دوم که نیاز نیست چیزی بگویم، به نظر می رسد یک قسمت یک ساعته دقیقاً از وسط بریده شده است.

البته این ایراد نیز قابل حل است، قسمت اول و دوم را ابتدا یک جا ببینید. قسمت‌های سه چهار و پنج از ارتباط داستانی کمی نسبت به هم برخوردار هستند و می توان آن‌ها را جدا از هم نیز دید.

 

نتیجه گیری

سریال The Mandalorian علی رقم مشکلاتی همچون وجود چندین و چندین ژانر در هر قسمت خود و استفاده از فرمول سریال‌هایی همچون استار ترک تا به امروز و با انتشار پنج قسمت از ده قسمت فصل اول خود توانسته است توجه بسیاری را به خود جلب کند.

منشأ این موفقیت را نیز باید در دو نکته یافت

اول سبک هنری در روایت داستان و صد البته شخصیت پردازی خاص. بی شک شخصیت مندولین یکی از شخصیت‌های ناب و کم یابی است که امروزه در صنعت سینما می توان یافت. شخصیتی که نه آن چنان حرف می زند و نه چهره خود را نشان می دهد، ولی در عین حال حرف‌های بسیاری برای گفتن و فاش کردن درون مایع خود دارد.

---

بیشتر بدانید: بهترین و بدترین فیلم های تابستان ۲۰۱۹

---

دوما استفاده از جلوه‌های ویژه بسیار زیبا و در خور یک فیلم بلاک باستری در کنار فیلم برداری ۴K است که این سریال را نقل هر محفل فیلم دوستی کرده است.

تنهاترین ایرادی که می توان بر این اثر گرفت، مدت زمان بسیار کوته سی دقیقه ای هر قسمت است. این مشکل زمانی درد ناک‌تر می شود که شبکه دیزنی پلاس می توانست کل سریال را در پنج قسمت یک ساعته نمایش دهد ولی سود جویی را بر صلاح طرفداران ترجیح داده است.