اصطلاحات مهم گیمینگ (قسمت سوم)

اصطلاحات مهم گیمینگ (قسمت سوم)

پویا سیف دوست ۱۰ تیر ۱۳۹۶ نظرات

در قسمت های اول و دوم شما را از اصطلاحات شروع شده با حروف A تا I آشنا ساختیم. بدلیل اهمیت فراوان این واژه ها، این مقاله ممکن است به چند قسمت بیشتر نیز منتهی شود. با گیمر همراه قسمت سوم این مقاله از حرف K تا Q شوید.

 

مجموعه مقالات اصطلاحات گیمینگ:

اصطلاحات مهم گیمینگ (قسمت اول)

اصطلاحات مهم گیمینگ (قسمت دوم)

اصطلاحات گیمینگ (قسمت آخر)

 

اصطلاحات به ترتیب حروف الفبای انگلیسی می باشند.

 

درجه کشتن (Kill Streak): در بعضی از بازی ها و در قسمت چندنفره، با کشتن پشت سرهم و بازی کردن بهتر از دیگر اعضای تیم، برای شما پاداشی از سوی بازی در نظر گرفته شده است. این پاداش باتوجه به نوع بازی متفاوت است، مثلا: در بازی Call of Duty می توانید با کشتن پشت سرهم ۳ نفر در بخش آنلاین، دشمنان را برروی نقشه خود ببینید. این را هم بدانید که Kill Streakها توسط شما، قبل از شروع بازی تعیین می شوند.

 

مرحله (Level): به هر بخش مستقل یک بازی با محیط و آیتم های مختلف را گویند. البته Level معانی بسیاری در بازی دارد؛ ممکن است به درجه شخصیت و یا درجه سختی بازی نیز این اصطلاح را بکار ببرند.

 

لگ (Lag): بدترین چیز برای یک گیمر همین Lag می باشد! مسلما همه شما باتوجه به فاکتورهایی آهسته شدن بازی را تجربه کرده اید. این اتفاق دلایل بسیاری دارد؛ سرعت کم اینترنت، پینگ بالا، سخت افزار ضعیف، زیاد شدن بازیکنان یک سرور در بازی آنلاین و… می تواند از دلایل این عمل باشد. جالب است بدانید که عده ای بخاطر Lag بازی مورد پسند خود را ول کردند و دیگر سراغ آن را تگرفتند چراکه ممکن است همین آهسته شدن ها درون بازی های آنلاین باعث باخت تیم شما شود.

 

لودولوژی (Ludology): منطقی است که سازندگان بازی آن را بکار می گیرند تا شما را درون بازی راهنمایی کرده و آموزش دهند. تقریبا در همه بازی ها آموزش وجود دارد، بجز بعضی از عناوین که با داستان و تجربه شما بازی آشکار می شود.

 

فشار خطی (Lane-Pusher): در بازی هایی مثل Dota و دیگر بازی های استراتژیک شما بعضی از کاراکترها و یا سربازانی را می بینید که در به پیش رفتن از یک راه به طرف دشمن تخصص دارند. این نوع کاراکترها را که می توانند براحتی بقیه تیم را به جلو هدایت کنند Lane-Pusher گویند.

 

مانا (Mana): نواری در منوی شخصیت بازی است که میزان منبع استفاده از جادو را نشان میدهد. اگر یک بازی تخیلی را تجربه کرده باشید، در بسیاری از آن ها این نوار Mana مشاهده می شود. با هربار استفاده از جادو از مقدار Mana کم خواهد شد. بازی League Of Legends مثالی است که در آن هر شخصیت برای جنگ به Mana نیاز دارد.

 

موبا (MOBA): این واژه مخفف “Multiplayer Online Battle Arena” می باشد و معنی آن “محل جنگ در بازی های چندنفره آنلاین” است. شما می توانید در بازی Overwatch شاهد قسمتی باشید که در آن دو تیم رقیب جمع شده و برای از بین بردن هم می کوشند.

 

آمادگی برای مسابقه (Matchmaking): وقتی با دوستانتان می خواهید مسابقه دهید و قبل از مسابقه مشغول ساخت کلس ها و انتخاب اسلحه هستید، به این آمادگی Matchmaking گویند. اگر هوشمندانه وسایل خود را در هنگام آمادگی انتخاب کنید، در مبارزه کمک بسیاری خواهد کرد.

 

دید موس (Mouselook): همین که با موس درون بازی به عناصر نگاه می کنید، به جایی شلیک می کنید و یا ضربه می زنید معنی این اصطلاح را می دهند.

 

پرداخت درون بازی (Microtransactions): مطمئنا در بسیاری از بازی ها و برنامه های گوشی دیده اید که با رایگان بودن بازی همه به سمت آن رفته اند و از پرداخت های درون بازی سر درآورده اند. این روزها بازار بازی های Microtransactions بسیار پربار است چراکه عده ای عاشق این نوع بازی ها می شوند و بعد از مدتی اقدام به خرید سکه، الماس و… می کنند. بازی Clash of Clans نمونه بارز این واژه است.

 

موب (Mob): به یک NPC (فرد درون بازی) گویند که در بازی با هوش مصنوعی کامپیوتر به شما کمک کرده یا آسیب میزند. مثلا در بازی Resident Evil 4، شخصیت Ada Wong یک Mob محسوب می شود.

 

میان افزار (Middleware): نرم افزاری ترکیب شده با موتور بازی سازی است که برای هرچه زیباتر شدن آن کمک می کند. البته عده ای از بازی سازان از این نوع نرم افزارها برای هرچه جلوه دادن بیشتر بازی خود قبل از انتشار، استفاده می کنند.

 

چند پایانه (Multiple Endings): در تاریخ بازی های ویدیویی، عناوینی حضور داشته اند که داستان درونی آن ها به چند منتهی منتهی می شود و بازیکن با کارهایش در بازی تعیین می کند که سرنوشت بازی چطور ادامه یابد. کار هر سازنده ای نیست که این گونه بازی ها را خلق کند که چند پایان داشته باشد. از جانب سونی بازی هایی همچون Heavy Rain و Beyond: Two Souls از این سبک محسوب می شوند. ساخت بازی های Multiple Endings بسیار طاقت فرساست!

 

میست (Myst): یکی از شدیدترین ضربه ها در درون بازی را گویند. معمولا این ضربه ها از آسمان و از طریق دشمن، بر سر شخصیت بازی فرود می آیند.

 

نوب (Noob): نمی دانیم که به این اصطلاح بخندیم یا حرص بخوریم. Noob به هم تیمی یا بازیکنی گویند که چیز زیادی از بازی نمی داند و هرلحظه باعث پسرفت تیمش می شود. Noobها همان کسانی هستند که بازی های عادی را بهترین دانسته و همیشه به بازی های راحت می پردازند. معمولا این نوع اشخاص حوصله کشتن دشمنان بازی را ندارند و از کدهای تقلب استفاده می کنند. در بسیاری از Noobها دیده می شود که حتی طرز گرفتن کنترلر را هم بلد نیستند. نوب یعنی یک گیمر گیج که حتی نمی توان به او گیمر هم گفت.

 

ان پی سی (NPC): مخفف “Non-Player Character” بوده و معنی “افراد غیر قابل بازی” را میدهد. NPCها در بازی های سبک نقش آفرینی خیلی دیده می شوند چراکه قرار است به شما کمک کنند و اطلاعات بدهند. شما نیز برای دریافت راهنمایی به آن ها مراجعه می کنید. NPCها ممکن است آیتم یا سلاحی را بعنوان پاداش و هدایت به شما بدهند. بازی TESV: Skyrim پر است از هزاران NPC.

 

ابرقدرت (Overpowered): این کلمه که OP هم به آن گویند به دشمنانی درون بازی گفته می شود که بسیار قوی هستند و نمی توانید آن ها را قبل از چند ده یا صد بار مرگ خودتان آن ها را از پای درآورید! مثلا اگر برای اولین بازی بازی Demon’s Souls را بازی کرده باشید در باس های (Boss) آن حدودا ۱۰۰ بار کشته خواهید شد. مثال دیگر ابر قدرت مربوط به بازی World of Warcraft می شود کi در آن سال ها به طول میکشد که Lich King را شکست دهید.

 

جهان باز (Open-World): به بازی هایی گویند که در آن آزادی بیشتری دارید و می توانید به هر جای نقشه سفر کنید. در سال های دور بازی های کمی بودند که در آن ها احساس آزادی می کردیم، ولی چند سالی است که سازندگان سعی در جهان باز کردن همه بازی ها را دارند. اغلب بازی های اکشن از قاعده جهان باز مستثنا هستند.

 

پورت (Port): اگر کنسول نداشته باشید ممکن است شانس شما را به تجربه بازی های کنسول در کامپیتور و یا بلعکس، امکان Port مهیا سازد. این عمل زمانی اتفاق می افتد که طرفداران یک پلتفرم بر عرضه بازی مورد علاقه برای پلتفرم دیگر اصرار بسیاری کنند. پورت کردن بازی ها بدلیل سیاست ناشران بسیار کم دیده می شود.

 

بازیکن در مقابل بازیکن (PvP): در بعضی از بازی ها و در بخش آنلاین، شما در مقابل بازیکنی دیگر قرار می گیرید و در همین راستا باید او را از پای درآورید تا برنده بازی شوید. در بخش PvP بازی Bloodborne می توانید با شکست دادن حریف خود مقدار زیادی امتیاز (Blood Echo) دریافت کنید. این اصطلاح مخفف “Player Vs. Player” می باشد.

 

مرگ همیشگی (Permadeath): معمولا در بازی های سبک نقش آفرینی و در بعضی اوقات با مرگ شخصیت بازی دیگر نمی توانید او را به بازی برگردانید. یعنی کافیست یک بار در بازی بمیرید تا برای همیشه شخصیت بازی از صحنه محو شود. علاوه بر باری های نقش آفرینی، در سبک های دیگر نیز این اصطلاح معنی پیدا می کند؛ اگر در بازی Quantum Break کشته شوید با شخصیت دیگری باید به ادامه بازی بپردازید.

 

بازیکن در مقابل محیط (PvE): مخفف “Player Vs. Environment” می باشد و معنی آن همان مبارزه هایی است که با دشمنان هوش مصنوعی یک بازی اتفاق می افتد. همه بخش های داستانی بازی های اکشن از این اصطلاح طبعیت می کنند.

 

موشکافی پیکسلی (Pixelbitching): مطمئنا برای شما هم پیش آمده که برای یافتن آیتم های خاص و رازهای بازی مجبور به گشتن نقطه به نقطه همه جای بازی شده اید. این عمل تقریبا در همه بازی ها وجود دارد چراکه سازندگان رازهایی را برای گیمرهای حرفه ای قرار داده اند، اما در بعضی از بازی ها سبک به این شکل است که باید از طریق یافتن آیتم ها بازی را ادامه دهید. بعنوان نمونه بازی موبایل Machinarium به خوبی از سیستم Pixelbitching بهره می برد.

 

تولید پروسه ای (Procedural Generation): آیا تاکنون از خودتان پرسیده اید که یک بازی گسترده و وسیع چگونه ساخته می شود؟ اصطلاح Procedural Generation یک نوع کار گرافیکی و نیز برنامه نویسی است که در آن توسعه دهندگان پروسه ای را در بازی خلق می کنند که ادامه بازی به صورت خودکار ساخته شود. مثلا بازی No Man’s Sky درواقع بزرگتر از کره زمین است، ولی سازندگان آن از طریق روند تولید پروسه ای براحتی اقدام به تمام کردن ساخت آن کرده اند.

 

کوئست (Quest): دستوری شبیه به مراحل بازی است و به کارهایی ختم می شود که بعد از انجام آن ها بازی به شما از طریق NPCها پاداش خواهد داد. Questها اجباری نبوده و ممکن است کاری راحت و یا سخت باشند.

 

رویداد سریع زمانی (Quick Time Event): یک نوع سبک در بازی ها می باشد که در آن میبایست بازیکن در زمان خاصی واکنش خاصی را انجام دهد، مثلا: ممکن است در بازی کسی به طور ناگهانی به شما حمله کند؛ این شمایید که در این لحظه تصمیم می گیرید کدام کلید صحیح را روی کنترلر بزنید و در نتیجه زنده بمانید و یا کشته شوید! قسمت های اکشن بازی Heavy Rain از این قاعده پیروی می کنند.

 

 

قسمت های دیگر مقاله اصطلاحات گیمینگ در راه هستند…

منبع:

گیمر

برچسب‌ها:

مطالب مرتبط
نظرات