نقد و بررسی فیلم دیوار بزرگ (The Great Wall) فیلمی با درون مایه تاریخی فانتزی. با گیمر همراه باشید.
فیلمی با بودجه ۱۵۰ میلیون دلار که تاکنون ۳۲۹ میلیون دلار فروش داشته است. که در تاریخ ۱۷ فوریه ۲۰۱۷ اکران شد ولی بنا به دلایلی نامشخص زودتر در تاریخ ۱۶ دسامبر ۲۰۱۶ در سینماهای چین اکران شد.
کارگردان این فیلم یمو ژانگ در کشور چین به شاعر سینما ملقب شده است زیرا در کارنامه خود مجموعهای از فیلمها هنری تاریخی دارد از این نمونه فیلمها میتوان به فیلم قهرمان (Hero) یا خانه خنجرهای پرنده (House of flying daggers) اشاره کرد. هر دو این فیلمها فیلمهایی تاریخی با درونمایه درام با طراحیهای بسیار زیبا و خط داستانی وفادار به فیلم های دهه ۶۰ کره و چینی هستند. اما متأسفانه به نظر شخصی من ژانگ در این فیلم سنت شکنی کرد است. در این فیلم سعی میشود با ترکیب یک بخش آسیایی با یک بخش اروپایی فیلمی نزدیک به حاشیه اقیانوس (Pacific rime) یا گودزیلا (Godzilla) خلق شود. ولی متأسفانه در اثر فقدان و عدم انسجام داستانی این فیلم تبدیل به یک فیلم متوسط با بودجه چند صد میلیون دلاری و فقط و فقط صرفاً فیلمی تفریحی نه به یادماندنی مانند قهرمان از این کارگردان میشود.
خطر اسپویل داستان
گروهی متشکل از ۲۰ نفر به رهبری ویلیام (مت دایموند) برای یافتن باروت از اروپا راهی آسیای شرقی میشوند ولی در بین راه توسط قبایل محلی مورد حمله قرار میگیرند تا اینکه فقط پنج نفر از آنها باقی میماند. دریکی از شبها اردوگاه آنها توسط موجودی مورد حمله قرار میگیرد و فقط ویلهام و تووار از مهلکه جان سالم به درمیبرند.
روز بعد در هنگام فرار از دست قبایل محلی به دیواری عظیم میرسند. به ناچار خود را تسلیم میکنند و بهعنوان اسیر وارد قلعه میشوند. در حین بازجویی از آنها ارتش روی دیوار موردحمله قرار میگیرد. در این بخش از فیلم مشخص میشود که دیوار برای مقاومت در مقابل موجوداتی افسانهای به نام تائوته ساخته شد است که هر ۶۰ سال یک بار کشور چین را از هم میدرند.
ویلیام و دوستش با نشان دادن شجاعت خود و همراهی ارتش در جنگ مقابل این موجودات اعتماد فرمانده را به دست میاورد و فرمانده آنها را دعوت به زندگی در قلعه میکند بهشرط اینکه هیچوقت قلعه را ترک نکنند ولی این دو به هدف به دست آوردند باروت به این مکان آمدهاند و…
پایان خطر اسپویل
در مورد جلوههای بصری بخش طراحی لباس و محیط بسیار عالی و در حد هنری ظاهرشده است ولی متأسفانه بخش جلوههای ویژه در مقایسه با فیلمهای هم رده و هم ژانر مانند حاشیه اقیانوس یا لبه فردا (Edge of tomorrow) بسیار ضعیف به نظر میرسد. مثلاً در مقایسه میمیک در فیلم لبه فردا با تائوته ملکه در این فیلم مشاهده میشود که تائوته فاقد چهره داستانی و صرفاً فقط موجودی ضدقهرمان معرفیشده درحالی که میمیک دارای شخصیتی خاص خود و درواقع هنرپیشه گونه است. ولی در کل جلوههای بصری قابل قبول به نظر میرسند.
تیم بازیگری این فیلم شامل مت دایموند (Matt Damon), پدرو پاسگال (Pedro Pasca), ویلم دفو (Willem Dafoe) و … است. بازیگری مت دایموند در فیلم خوب ولی در سطح فیلمهای قبلی او مانند مریخی نیست. در کل احساس میشود که فیلم آن قدر به نشان دادن صحنههای عظیم گرافیکی از جنگ اهمیت داده است که از عنصر داستانی و بازیگران بزرگی همچون مت دایموند و ویلم دفو غافل شده است.
موسیقی متن فیلم توسط رامین جوادی موسیقیدان ایرانی به صورت عالی اجراشده است. تا جایی که موسیقی متن فیلم یکی از نقاط قوت فیلم به شمار میاید. این موسیقیدان ایرانی در کارنامه نوازندگی خود فیلمهایی هم چون فصل شکار (Open season), مرد آهنی (iron man), حاشیه اقیانوس (pacific rim), وارکرفت (warcraft) و سریال فرار از زندان را دارد.
نظرات